سعدالله زارعی: «چهارراه صلح میتواند گره از مشکلات میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بگشاید»
16 دقیقه خواندن

ایروان،۲۲ آوریل ۲۰۲۵ میلادی (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شمسی)، «آرمِن پرِس»: دکتر «سعدالله زارعی» استاد دانشگاه، تحلیلگر برجستهی مسائل بینالملل و مشاور بیت رهبری جمهوری اسلامی ایران، در چارچوب گفتگویی اختصاصی خود با " Region Monitor "، به بررسی مناسبات ایران و ارمنستان و تحولات منطقهای و جهانی پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری دولتی «آرمِن پرِس»: متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
با عرض سلام و خستهنباشید، پیش از آغاز گفتگو، از جنابعالی بابت پذیرش این دعوت و فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، صمیمانه سپاسگزارم.
پرسش: جناب آقای سعدالله زارعی لطفاً بفرمایید ارزیابیتان از روابط ایران و ارمنستان در مقطع کنونی چیست؟ آیا امکان ارتقاء این مناسبات به سطح راهبردی و تثبیت آن در قالب یک سند رسمی وجود دارد؟
پاسخ: در میان ملتهای منطقهی ما، ضربالمثلی ریشهدار وجود دارد که نسخهی فارسی آن به این شکل است: «گذشته، چراغ راه آینده است». به عبارت دیگر، به گذشته بنگر تا آینده را بهتر ببینی.
از همان نخستِ تأسیس جمهوری ارمنستان، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مناسبات ما با این کشور همواره بسیار خوب، پایدار و مستحکم بوده است؛ روابطی که هرگز دچار گسست و قطع نشدهاند. در طول این سالها، هم از سوی ایران و هم از سوی ارمنستان، همواره بر اهمیت این روابط تأکید شده و پیوسته بر لزوم توسعهی روزافزون آنها سخن رفته است.
البته باید گفت که پیشرفت روابط ایران و ارمنستان برای جمهوری اسلامی ایران بیهزینه نبوده است؛ بهویژه با توجه به حساسیتهای موجود در جمهوری آذربایجان و میان مردم شیعهی آن کشور. بهعبارت دیگر، ما در این مسیر، بهایی پرداخت کردهایم. روابط ما با ارمنستان در باکو بازتابی منفی داشته و ایران را آماج انتقاد قرار دادهاند، اما ما با وجود این فشارها، بر تداوم، حفظ و توسعهی این مناسبات پافشاری کردهایم و همچنان خواهیم کرد.
از این رو، میتوان گفت که افق توسعهی توسعه بیشتر این روابط همچنان بهروی ما گشوده است. با اینحال، موانعی نیز در این مسیر وجود دارد؛ از جمله برخی کشورهای غربی که اساساً تمایلی ندارند که روابط ایران با کشورهای منطقه عمیقتر و گستردهتر شود. امروز بهخوبی میدانیم که این کشورها فشارهایی را بر ارمنستان وارد میکنند؛ اما امیدواریم دولت ارمنستان توان آن را داشته باشد که در برابر این فشارها ایستادگی کند، چراکه این فشارها با منافع ملی خود ارمنستان نیز در تضاد است.
در این منطقه، هر اندازه ارتباطات ارمنستان گستردهتر شود، این کشور فرصتهای بیشتری برای توسعه خواهد یافت و در عین حال از میزان آسیبپذیری آن نیز کاسته خواهد شد. اما متأسفانه، کشورهای غربی با ایجاد تضادها و اختلافات منطقهای، مانع شکلگیری روابط عمیق و پایدار میان کشورها میشوند؛ بهویژه در مسیر توسعهی روابط ایران با کشورهای منطقه.
پرسش: چنانچه مستحضرید، متن «پیمان صلح» میان ارمنستان و آذربایجان آمادهی امضا است، اما آذربایجان از امضای آن خودداری میکند.
برخی کارشناسان بر این باورند که همکاری سهجانبهی آمریکا، اسرائیل و آذربایجان ممکن است به اقدامات نظامی علیه ایران منجر شود، و آذربایجان نیز با در نظر داشتن همین سناریو، از امضای «پیمان صلح» سر باز میزند تا شاید در صورت وقوع جنگی احتمالی علیه ایران، بتواند بخشهایی از خاک ارمنستان، از جمله «کریدور زنگزور»، را اشغال کند. نظر شما درباره احتمال شکلگیری چنین سناریویی چیست؟
پاسخ: در ده سال گذشته، شاهد شکلگیری ایدهای مضحک بودهایم؛ عدهای میپنداشتند میتوان بدون حضور ایران، در منطقهی قفقاز روابطی باثبات و پایدار بنا نهاد، گویی ایران هیچ نقشی در معادلات این منطقه ندارد. اما واقعیت این است که طی این سالها، هیچکس نتوانسته بدون لحاظ کردن جایگاه ایران، به ایجاد ثبات در منطقه دست یابد.
جمهوری اسلامی ایران هیچگاه در جنگ میان آذربایجان و ارمنستان مداخله نکرده است. ما، برخلاف برخی بازیگران منطقهای، طرفدار جنگ نبودهایم. اما در عین حال، نمیتوان نقش و جایگاه ایران را نادیده گرفت. ما از موقعیت خود در منطقه اطمینان داریم. گرچه دخالتهای خارجی ممکن است در مقاطعی ایجاد مزاحمت کنند، اما قادر نیستند بهطور بنیادین معادلات را دگرگون کنند، چرا که ایران نسبت به این منطقه حساسیت بالایی دارد.
این منطقه زمانی بخشی از جغرافیای تاریخی ایران بوده و فرهنگ آن بهگونهای ژرف با فرهنگ ما درهمتنیده است. امنیت آن با امنیت ما گره خورده، اقتصاد آن با اقتصاد ایران در پیوند است، و مسیرهای ترانزیتیاش در راستای منافع راهبردی جمهوری اسلامی قرار دارد. این منطقه حلقهی اتصال ایران به روسیه و اروپا است. بنابراین، حفظ روابط با این منطقه ضرورتی راهبردی است و ما یقین داریم که روابطمان با کشورهای منطقه استمرار خواهد یافت.
در مورد آذربایجان نیز، به باور من، آن ها به خوبی آگاهند که نه آمریکا و نه اسرائیل، همسایگان آنها نیستند. تنها همسایهی بزرگ و تاریخیشان جمهوری اسلامی ایران است. این واقعیتی تغییرناپذیر است. بنابراین، ما چندان ادعاهایی را که دربارهی طرحهای احتمالی اسرائیل یا آمریکا در این منطقه مطرح میشود، جدی نمیگیریم.
در نهایت، آنچه سرنوشت منطقه را فرایندهای منطقهای تعیین میکنند، نه سیاستهایی که آن سوی اقیانوس اطلس اتخاذ میشوند. نمونهی بارز این حقیقت، شکست طرح «معاملهی قرن» و ناکارآمدی توافقهای ابراهیمی در تغییر واقعیات منطقه است. آنچه واقعیتها را دگرگون میکند، مقاومت است، نه طرحهایی که صرفاً بر روی کاغذ نگاشته شدهاند.
این منطقه نه متعلق به آمریکاست و نه به اسرائیل. این، جغرافیایی مشترک میان ملتهای ماست و تنها بر پایهی روابط نزدیک، مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک میان کشورهای منطقه، میتوان نظامی سیاسی، امنیتی و اقتصادی را بنیان نهاد که پایدار و مؤثر باشد.
پرسش: جمهوری اسلامی ایران چه نگاهی به طرح ابتکاری دولت جمهوری ارمنستان موسوم به «چهارراه صلح» دارد؟ آیا تهران با افقهای همکاری که ایروان در چارچوب این طرح ترسیم کرده است، همنظر است؟
پاسخ: عالیجناب «آیتالله خامنهای» رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، در راستای سخنرانی نوروزی خود، هنگام اشاره به مسائل اقتصادی، از «کریدور شمال-جنوب» بهعنوان نمونه یاد کردند. این سخن، بهترین بیانگر این است که نگاه اقتصادی ایران بر پایهی تعاملات منطقهای است و و مبتنی بر مفهوم کریدورهای مشترک میان کشورها است.
از این منظر، میتوان ابتکار آقای پاشینیان، نخستوزیر محترم ارمنستان را مورد بررسی قرار داد. به باور ما، این طرح میتواند پاسخی سازنده به بسیاری از نیازها و تنشهای موجود میان کشورها باشد. در واقع، مطالبات جمهوری آذربایجان، خواستههای ارمنستان، دغدغههای گرجستان، منافع ما، روسیه، و حتی ترکیه و اروپا، همگی میتوانند در چارچوب این کریدور بزرگ، بدون تنش و در قالب همکاری منطقهای حلوفصل شوند.
لذا، از نگاه ما، پیشنهاد نخستوزیر ارمنستان ابتکاری مهم، قابل تأمل و شایستهی توجه کامل است.
پرسش: چشمانداز مذاکرات ایران و ایالات متحده آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا دستیابی به توافقی دیپلماتیک ممکن است، یا باید احتمال وقوع رویارویی نظامی را نیز مدنظر داشت؟
پاسخ: آمریکا، و شخص آقای ترامپ، در نامهای که به ایران ارسال کرده بودند، بر این نکته تأکید داشتند که پس از سالها تنش، دیگر زمان گفتگو فرارسیده است. او نوشته بود که مذاکره میتواند در جهت منافع مشترک باشد و مسیر تازهای در روابط دو کشور بگشاید. اما بنده در مورد به صداقت آقای ترامپ تردید دارم. ما تا کنون از ترامپ صداقتی ندیدهایم؛ یک روز چیزی میگوید و روز دیگر سخنی برخلاف آن بیان میکند. به عنوان مثال، همزمان با همان نامهی دوستانه، تحریمهای جدیدی علیه شرکتهای ایران اعمال شد.
این رفتار چیزی جز نشانهی بیصداقتی نیست. البته، یک نکتهی مهم در آن نامه وجود داشت: ترامپ اذعان کرده بود که خصومت نظامی نتوانسته مسائل میان ایران و آمریکا را حل کند و راهکار نظامی، بینتیجه بوده است. از این منظر، گفتگویی سازنده ضرورت دارد.
با این حال، نگاه ترامپ به مذاکره، نگاه یکسویه است؛ او مذاکره را صرفاً در خدمت منافع ایالات متحده آمریکا تعریف میکند. اما از منظر ما، مذاکره باید بر پایهی منافع متقابل و حتی منافع بینالمللی شکل گیرد. ایران و آمریکا باید بنشینند و مسائل را در چارچوب حقوق بینالملل مورد بررسی قرار دهند.
از دید ما، این گفتگو کاملاً امکانپذیر است، چرا که اصول روشنی برای آن وجود دارد: احترام به حاکمیت کشورها، حق بهرهبرداری از انرژی هستهای، حق برخورداری از یک ارتش مقتدر، و حق تجارت آزاد در منطقه. اما آمریکا بهصراحت میگوید همهی این حقوق را فراموش کنید و نظم نوینی را بپذیرید که ما برایتان طراحی کردهایم.
چنین چیزی ممکن نیست، چرا که آن نظم پیشنهادی، قوانین بینالمللی را زیر پا میگذارد و نهتنها به ایران، بلکه به دیگر کشورها نیز آسیب میزند. اگر قوانین بینالمللی در جایی نقض شود، دیگر نمیتوان تضمین کرد که در جای دیگر رعایت گردد.
پس اگر پرسش این باشد که آیا میتوان مسائل میان ایران و آمریکا را در چارچوب حقوق بینالملل حل کرد، پاسخ ما قطعاً مثبت است. اما اگر منظور این باشد که ایران برای دستیابی به روابطی مسالمتآمیز با آمریکا، حاضر است از حقوق مسلم خود چشمپوشی کند، پاسخ ما قاطعانه منفی است.
در طول ۴۶ سال گذشته، هرگز چنین چیزی رخ نداده و همواره این آمریکا بوده که آغازگر تنشها بوده است. ایران نه آغازگر بوده، نه تهدید کرده است؛ اگر واکنشی هم نشان دادهایم، صرفاً در پاسخ به اقدامات طرف مقابل بوده، نه از سر ابتکار عمل.
پرسش: آقای جناب آقای زارعی، دیدگاه ایران دربارهی نفوذ فزایندهی بازیگران خارجی، بهویژه ترکیه و روسیه، در قفقاز جنوبی چیست؟
پاسخ: ببینید، ما بر این باوریم که ترکیه یکی از کشورهای منطقه است که بهطور طبیعی دارای منافع، پیوندها و حقوق مشروعی در قفقاز است. حضور فعال ترکیه در این منطقه، همانند روسیه، امری قابل درک و اصولاً قابل قبول است. این قاعده دربارهی سایر بازیگران منطقهای نیز صادق است؛ از جمله ایران، ارمنستان، آذربایجان و گرجستان.
اما در وضعیت فعلی، متأسفانه ترکیه – و بهویژه شخص آقای اردوغان – با سیاستهایی تنشآفرین، به نوعی در حال شعلهور ساختن فضای ناپایدار در قفقاز جنوبی هستند. این رویکرد، نه عقلانی است، نه در راستای منافع ملی و امنیت بلندمدت ترکیه. بلکه بیشتر از آنکه سیاسی یا راهبردی باشد، از نوعی ایدئولوژی آشفته و گمراهکننده نشئت میگیرد که در حال گسترش در منطقه است.
و این ایدئولوژی، در نهایت به خود ترکیه نیز آسیب خواهد رساند. چراکه در فضای خصومتبار اجازه پیشبرد سیاستهای سازنده را نمیدهد. این سیاست نهتنها به ایران، بلکه به همهی کشورهای منطقه زیان خواهد زد. از این رو، نمیتوان آن را نادیده گرفت یا بدون واکنش رها کرد.
پرسش: ایران وضعیت کنونی روابطش با جمهوری آذربایجان، بهویژه در پی تنشهای اخیر را چگونه ارزیابی میکند؟
پاسخ: جمهوری اسلامی ایران روابطی عمیق، صمیمی و ریشهدار با مردم جمهوری آذربایجان دارد. ما خود را همواره حامی امنیت، ثبات و منافع مشروع آذربایجان دانستهایم. در تمام این سالها، ایران نقش دوستانه و مسئولانهای در قبال این کشور ایفا کرده است.
همه میدانند که این منطقه نه چندان دور از ایران جدا شده، کمتر از دو قرن پیش. در طول ۳۵ سال گذشته، با پیدایش و تکامل کشورها، گاه قدرت گرفتهاند و گاه تضعیف شدهاند، اما ایران حتی دربارهی یک روستا یا یک رودخانه در جمهوری آذربایجان، ارمنستان یا گرجستان، هیچ ادعایی مطرح نکرده است، بلکه همواره بر اصل احترام به مرزها و تمامیت ارضی کشورها تأکید کرده است.
این در حالی است که ترکیه در سالهای اخیر، سیاستی متفاوت در پیش گرفته است؛ در سوریه مناطقی را به تصرف درآورده، در عراق منطقهی باشیقا را اشغال کرده و به دنبال تحکیم مواضع و نفوذ خود است. اما ایران، حتی دربارهی بحرین – که پنجاه سال پیش از ایران جدا شده – هیچگاه مطالبهای نداشته است.
موضع ما بسیار شفاف است: ما نه بهدنبال بیثباتسازی هستیم، نه بهدنبال گسترش مرزها. بلکه مدافع همگرایی، همکاری و برادری میان ملتهای منطقهایم.
با این حال، برخی از بیرون منطقه تلاش میکنند این برادری را ناپایدار کنند، زیرا انسجام منطقهای مانع از نفوذ قدرتهای خارجی میشود. ما معتقدیم که بخش بزرگی از فعالیتهای ضدایرانی در قفقاز، ریشه در تحریکات خارجی دارد؛ چه از سوی آمریکا، چه رژیم صهیونیستی یا دیگران.
ایران نه مطالبهی سرزمینی دارد، نه خواستهی مرزی، نه هیچ ادعای دیگری در قبال آذربایجان. بنابراین، پدید آوردن بیثباتی در این منطقه با منافع ایران همراستا و سازگار نیست.
اما متأسفانه برخی، واقعیتها را بزرگنمایی کرده و با تفسیرهای نادرست به جامعهی آذربایجان منتقل میکنند. با این حال، این سیاستها بینتیجه خواهند بود.
جغرافیای منطقهای تغییرناپذیر است؛ همسایگی ایران و آذربایجان، یا ایران و ارمنستان، یا آذربایجان و ارمنستان، حقیقتی است که نمیتوان آن را انکار یا دگرگون ساخت.
همسایگی ایران با آذربایجان، یا آذربایجان با ارمنستان، واقعیتهایی تاریخیاند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت یا تغییر داد.
تجربه نشان داده که دخالتهای خارجی شاید نوساناتی موقت پدید آورند، اما توان شکلدهی به نظمی فراگیر، پایدار و باثبات در منطقه را ندارند.
آندرانیک تِر-کاراپتیان: تهیهکننده مصاحبه