تاریخ گزارش: 16 ژانویه سال 2025 میلادی (26 دی 1403 شمسی)
ساعت گزارش: 13:42
ایروان، 16 ژانویه، «آرمِن پرِس» : اگرچه دیدگاههای سیاسی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، برای ایران از مدتها پیش شناخته شده است، اما پیامهای اخیر رئیسجمهور ایران میتوانند فرصت خوبی برای تنظیم مجدد روابط دوجانبه فراهم کرده و فضای حاکی از احترام بیشتر به منافع متقابل در منطقه ایجاد کرده و از این طریق، منجر به شکل گیری فضای مناسبی برای جلوگیری از بروز درگیریهای احتمالی در منطقه شود.
به گزارش خبرگزاری دولتی «آرمِن پرِس» : «نوِر داوتیان» ایرانشناس ارمنی در چارچوب گفتگوی خود با خبرنگار «آرمنپرس» ضمن تحلیل اظهارات و پیامهای اخیر «مسعود پزشکیان» رئیسجمهور ایران، درباره اولویتهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در این خصوص اعلام کرده و افزود: «اول از همه باید گفت که مواضع جدید سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا از اهمیت زیادی برخوردار است و فقط به منطقه ما محدود نمی شود، بلکه ارتباط نزدیکی با تحولات جهانی دارد. از طرفی نیز نباید فراموش کرد که این امکان هم وجود دارد که با توجه به این مواضع جدید ایران، ایالات متحده امریکا نیز سیاستهای خود را در منطقه خاورمیانه تغییر دهد. عامل دیگر این است که ایران تا چه حد آمادگی دارد از تقابل و درگیری در نقاط مختلف اجتناب کند.
شایان ذکر است که این مسئله با چالش پیچیده هستهای نیز ارتباط تنگاتنگی دارد، بر کسی پوشیده نیست که سالها طرف مقابل هیچ مدرک قانعکنندهای مبنی بر قصد ایران برای ساخت سلاح هستهای ندارد و ارائه نکرده است. تهران هم به نوبه خود آمادگی دارد تا توسعه برنامههای هستهای خود را تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه دهد یا به توافق هستهای قبلی با کشورهای غربی بازگردد، اما این امر تنها در صورت حضور ایالات متحده آمریکا امکانپذیر است، موضوعی که برای ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است.
چنانچه می دانیم، پس از خروج ایالات متحده آمریکا از برنامه هستهای، مذاکرات آن به بنبست رسید و علیرغم ادامه مذاکرات با کشورهای اروپایی برای مدتی، طرفین مذاکرات به وضوح متوجه شدند که بدون حضور ایالات متحده آمریکا، هیچ فرصتی برای دستیابی به یک راهحل نهایی و قانع کننده برای این مسئله وجود ندارد.
نباید فراموش کرد که ایالات متحده آمریکا در دوران اول ریاستجمهوری ترامپ از چارچوب مذاکرات خارج شد و اکنون همهچیز بستگی به این دارد که در حال حاضر واشنگتن چه اولویتهایی در سیاست خارجی خود دارد و چه رویکردهایی برای پیشبرد دستور کار خود اتخاذ خواهد کرد.
به خصوص اینکه مشکلات پیچیدهتری در راستای روابط ایالات متحده آمریکا با چین و روسیه وجود دارد. از سوی دیگر، مسائل متعددی در روابط آمریکا با کشورهای کانادا، مکزیک و گرینلند مطرح است که میتواند تأثیرات قابل توجهی بر سیاستهای ایالات متحده آمریکا در منطقه ما داشته باشد.
همین موضوع را میتوان در مورد موضع اسرائیل نیز مطرح کرد، زیرا دستاوردهای مرتبط با آتشبس برای حفظ امنیت آن کشور ضروری است. این امر همچنین به توافقات حاصلشده با حزبالله و حماس ارتباط مستقیم دارد. موضع اسرائیل میتواند تأثیراتی بر سیاست خارجی و روابط ایالات متحده آمریکا و ایران داشته باشد.
در خصوص منطقه هم باید گفت که سیاست خارجی ایران در منطقه همچنان در حال گسترش است، به ویژه در چارچوب همکاریهای اقتصادی و ایران این سیاست را برای همه کشورهای هممرز خود از جمله افغانستان، پاکستان، کشورهای خلیج فارس، عراق، سوریه، کشورهای قفقاز جنوبی، اتخاذ کرده است حتی برای تاجیکستان که از نظر تاریخی، فرهنگی و آموزشی به این حوزه تعلق دارد که بهویژه با توجه به سفر اخیر رئیسجمهور مسعود پزشکیان به دوشنبه، این روند اهمیت و سرعت بیشتری پیدا کرده است.
با توجه به دسترسی افغانستان به مسیرهای زمینی به چین، روابط ایران با این کشور از اهمیت استراتژیک ویژهای برخوردار است. با این حال، از یک سو چالشهای پیچیدهای در زمینه مدیریت و کنترل منابع آبی میان دو کشور وجود دارد و از سوی دیگر، اختلافات مرزی و مذهبی میان پاکستان و افغانستان میتواند تهدیداتی جدی برای امنیت مناطق شرقی ایران به همراه داشته باشد و منجر به افزایش خطرات امنیتی خاص در این نواحی گردد.
یکی از جنبههای اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، روابط با عراق در جبهه غربی است که از نظر راهبردی از اهمیت ویژهای برخوردار است. موفقیتهای ایران در این راستا به شدت بستگی به توانایی آن در تقویت و تثبیت موقعیت و نفوذ خود در این کشور همسایه دارد.
موضوع مهم دیگر این است که ایران اخیراً از دولت عراق خواسته بود که گروه شبهنظامی حامی ایرانی «حشد الشعبی» را منحل کند، اما دولت عراق این درخواست را رد کرد، که تصمیمی بسیار مهم برای ایران به شمار میرود، به ویژه که در آن زمان در اقدامات ایران نسبت به گروههای «حزبالله»، «حماس» و بحران غزه، نوعی انفعال و کاهش در سرعت و حجم اقدامات مشاهده میشد.
امروز چالشهای امنیتی بیش از پیش به مرزهای ایران نزدیکتر شدهاند. در خصوص مسئله سوریه، «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که تهران آماده برقراری روابط دیپلماتیک با دولت جدید همسایه است، به شرطی که شرایط و تضمینهای مناسب برای تأمین امنیت فعالیتهای سفارت ایران در این کشور فراهم شود.
هنگام صحبت در خصوص منطقه قفقاز جنوبی، باید تأکید کرد که در اظهارات مسعود پزشکیان پیامهای روشن و مشخصی برای کشورهای منطقه ارسال شده است. پیش از این نیز، سفر دبیرکل شورای امنیت ملی ایران به این منطقه حاکی از این هدف و پیام بود که ایران آمادگی خود را برای ایفای نقش مستقیم در راستای برقراری صلح، امنیت و ثبات پایدار در قفقاز جنوبی اعلام میکند و از طریق همکاریهای اقتصادی و انرژی، به حفظ امنیت منطقه کمک خواهد کرد.
در خصوص امضای توافقنامه استراتژیک میان ایران و روسیه، که به موجب آن رئیسجمهور ایران به مسکو سفر کرد، باید بر این نکته تأکید کرد که مفاد اصلی این توافقنامه به حوزههای زیرساختهای اقتصادی، انرژی، پژوهشهای علمی و فناوری، بانکی و سایر بخشها مرتبط است. هرچند که جنبه نظامی نیز در این توافق لحاظ شده است، اما باید به این نکته توجه داشت که پیش از این نیز میان دو کشور توافقهای متعددی در زمینههای مختلف به امضاء رسیده است و طرفین در حوزههای مختلف، همکاریهای متنوع و طرح های مشترک زیادی داشتهاند.
با این وجود، توافقنامه استراتژیک جدید میتواند از نظر قانونی افقهای همکاری را به سطح جدیدی ارتقا دهد. از منظر سیاسی و مصلحتهای ملی نیز، تحولات کنونی منطقه ما میتواند هم تأثیرات مثبت و هم منفی به همراه داشته باشد.
شایان ذکر است که این سند باید پیش از این توسط دولت قبلی ایران امضا میشد، اما حادثه هوایی فاجعهبار و انتخابات جدید باعث تأخیر در امضای آن شد. این سند مراحل طولانی بحث و بررسی و تدوین را پشت سر گذاشته است و تأثیر آن بر منطقه ما، بهویژه بر ارمنستان، بستگی به گامهای بعدی طرف ارمنی خواهد داشت.
چیزی که واضح و آشکار است این است که همکاری استراتژیک بین ایران و روسیه میتواند تأثیرات چشمگیری بر رویکردها و مواضع این دو کشور در منطقه داشته باشد. اگرچه در برخی موضوعات بین آنها اختلافاتی وجود دارد، اما گستره وسیع همکاریهای دو جانبه میتواند به ایجاد مدلهای مصالحهجویانهای در قفقاز جنوبی منجر شود که منافع مشترک هر دو کشور را تأمین کند.
یکی از موضوعات مهم در چارچوب منافع مشترک ایران و روسیه این است که هر دو مخالف حضور نیروهای فرا منطقهای در قفقاز جنوبی هستند؛ بنابراین، جهتگیریهای سیاست خارجی ما باید این نکته را بهطور جدی در نظر بگیرد. نکته دیگری که حائز اهمیت است، مسئله زیرساختها و مسیرهای ارتباطی است. با وجود اینکه مسیر عبوری از آذربایجان از نظر جغرافیایی دسترسیپذیر است، اما از منظر امنیتی، برای ایران مسیر شمال-جنوبی که از ارمنستان عبور میکند، گزینهای امنتر و اولویتدارتر به شمار میآید.
در پایان، لازم است تأکید کنیم که باید تلاشهای خود را در این راستا با شدت و تمرکز بیشتری ادامه دهیم تا بتوانیم نقش خود را در پروژههای بزرگ منطقهای حفظ کنیم. ایران به روابط خود با اتحادیه اقتصادی اوراسیا اهمیت فراوانی میدهد و از آنجا که ارمنستان عضو این اتحادیه و هممرز مستقیم ایران است، نقشی بیبدیل در این زمینه ایفا میکند. این یک فرصت استراتژیک منحصر به فردی است که نباید آن را از دست بدهیم.»